Præsentation er lastning. Vent venligst

Præsentation er lastning. Vent venligst

By: Seyed Morteza Tayebi

Lignende præsentationer


Præsentationer af emnet: "By: Seyed Morteza Tayebi"— Præsentationens transcript:

1 By: Seyed Morteza Tayebi
In The Name of GOD Endorphins and Exercise By: Seyed Morteza Tayebi سید مرتضی طیبی

2 Lessons in exercise neurobiology: The case of endorphins
Rod K. Dishman*, Patrick J. O’Connor Mental Health and Physical Activity 2 (2009) 4–9 سید مرتضی طیبی

3 مقدمه شواهد کافی برای این نتیجه گیری که شرکت در فعالیت بدنی متوسط تا سنگین با وجوه مثبت متعدد سلامتی ذهنی وابسته است، وجود دارد (Warburton, Katzmarzyk, Rhodes, & Shephard, 2007; با این حال، برای نتیجه گیری این که فعالیت بدنی سبب این جنبه های مثبت سلامتی ذهنی می شود، نابالغ باقی مانده است (De Moor, Boomsma, Stubbe, Willemsen, & de Geus, 2008; Morgan, 1997). این فقدان تضمین منجر به درک تا قسمتی ضعیف ما از چگونگی اثرات فعالیت های بدنی حاد و مزمن بر دستگاه عصبی مرکزی (CNS) می شود. سید مرتضی طیبی

4 پیشرفت ها در درک ما بدون افزایش تعداد و کیفیت مطالعاتی که علم عصب را برای کنترل مطالعه مغز و رفتار در تنظیمات فعالیت بدنی بکار می برد، اتفاق نخواهد افتاد. مخصوصاً نیاز به مطالعاتی است که تجسم مغز انسان با دست آوردهای علم عصبی رفتاری را همراه سازد که مدل های حیوانی از عملکرد یا بیماری انسان را بکار می برد (برای مثال Dishman, 1997; Dishman et al., 2006; Holmes, 2003). کاربرد علم عصبی برای روانشناسی ورزشی برای حذف و شفاف کردن سازوکارهای نروبیولوژیکی ممکن و از این رو افزایش درک ما از اینکه آیا فعالیت بدنی به واقع برای سلامتی ذهنی مفید است، لازم می باشد (Boecker, Henriksen, et al., 2008; Dishman, 2005; Meeusen, Piacentini, & De Meirleir, 2001). سید مرتضی طیبی

5 انتظار کاربرد علم عصبی برای سؤالات روانشناسی ورزشی در یک مطالعه اخیر با عنوان بررسی تجسم مغز توضیح داده شد ( Boecker, 2008). بررسی که با استفاده از پرتونگارى مقطعى نشر پوزیترون (PET)، «اتصالات شبه مخدر مغز» را اندازه گیری نمود، اولین مدرک رهایی شبه مخدر های درونزاد در مغز انسان پس از تمرین طولانی مدت را تأمین کرد (Boecker, Sprenger, et al., 2008). این یافته یک پیشرفت معنی دار برای علم عصبی ورزش را نشان می دهد و این کمک خواهد کرد این حیطه مطالعه توسط توسعه تسریع کاربرد روش های علم عصبی بالینی به سمت مطالعه ورزش انسان حرکت کند، که فراوان نیستند (Dishman, 2005; Dishman et al., 2006). سید مرتضی طیبی

6 نقطه ضعف های مطالعه تجسم مغز بوکر، برای راهنمایی مطالعات آینده، با هدف کشف اینکه آیا پاسخ ها و سازگاری های نروبیولوژیکی به ورزش، بطور متقاعدکننده به تغییرات در اثر، رفتار یا ادراک مربوط می باشند، آموزنده هستند. برای توضیح، اینکه آیا مشاهدات همبستگی های بالا (بیش از 70/0) میان خود- ارزیابی «خوشی» و اتصالات شبه مخدر در نواحی فرونتولیمبیک مغز بطور قوی از این ایده که دستگاه شبه مخدر درونزاد یک نقش ویژه در پدیده «runner’s high» بازی می کند، حمایت می نماید (Boecker, Sprenger, et al., 2008). سید مرتضی طیبی

7 این مفید خواهد بود که اول اطلاعات پیشینه ای درباره شبه مخدرهای درونزاد و تعامل آن ها با دیگر دستگاه های انتقال دهنده عصبى، همچنین نقل تاریخی خلاصه ای از اثرات حاد ورزش بر اندورفین ها و خلق و خو تهیه شود. ما در این جا بر خُلق و خو تمرکز نمودیم، زیرا اغلب مطالعات مربوط، اندازه گیری های خلق و خو را بکار بردند. در جای دیگر بر فایده قوی اندازه گیری وجوه دیگر تجربه مؤثر تأکید می کنیم (Crabbe, Smith, & Dishman, 2007; Smith & O’Connor, 2003). سید مرتضی طیبی

8 1. شبه مخدرهای درونزاد (Endogenous opioids)
شبه مخدرهای درونزاد (اندورفین ها، انکفالین ها و دینورفین ها) پپتیدهایی هستند که مانند مخدرهای برونزاد مانند هروئین و مورفین، ویژگی های بیوشیمیایی دارند. شبه مخدرهای درونزاد توسط اتصال به گیرنده های mu، kappa یا delta عمل می کند. به دلیل توزیع وسیع این گیرنده ها سرتاسر دستگاه عصبی محیطی، نخاع شوکی و مغز، شبه مخدرهای درونزاد دارای اثرات متنوع شامل درگیری در اعتیاد، تنظیم درد، تنظیم قلبی- عروقی، تنفس، اشتها و تشنگی، فعالیت معدی- رودی، کارکرد کلیوی، تنظیم دما، سوخت و ساز، ترشح هورمونی، تولید مثل، ایمنی، یادگیری، و حافظه است (Evans, Hammond, & Frederickson, 1988). سید مرتضی طیبی

9 مِت-انکفالین و لئو-انکفالین همچنین در مدولای آدرنال جایی که با کاتکولامین ها به بخش رودی- معدی، قلب، و گردش خون، طی استرس با هم رها می شوند، ذخیره هستند. اندومورفین ها، عناصر درونزاد تازه تر کشف شده با ساختار متفاوت از شبه مخدرها، محکمتر از اندورفین ها به گیرنده mu می چسبند و همچنین دارای اثرات وسیعی هستند، بطوریکه اثرات شبه مخدرها را تقلید می کند (Fichna, Janecka, Costentin, & DoRego, 2007). سید مرتضی طیبی

10 اغلب مطالعات بررسی کنندگان مطالعه شبه مخدرها و ورزش بر بتا- اندورفین تمرکز دارد که می تواند به عنوان انتقال دهنده عصبى، تنظیم کننده عصبی و یک هورمون عمل می کند. بتا- اندورفین به وفور بطور محیطی در چشم ها، قلب، کلیه ها، بخش رودی- معدی، و غدد آدرنال و بطور مرکزی در نخاع شوکی و مغز یافت می شوند (Imura & Yoshikatsu, 1981). نرون ها و گیرنده های شبه مخدر مغز در هسته کمانی با پیش آمدگی بیش از اندازه در سرتاسر مغز (مانند هیپوتالاموس، حاشیه ای، periaqueductal gray، ساقه مغز)؛ در «هسته بخش منزوی» با پیشروی به مدولای بطنی جانبی، و در ناحیه تِگمنتال بطنی (VTA) با پیشروی به گانگلیای پایه مانند پالیدیم بطنی که خوشی (مربوط به لذت) و رفتار نزدیک شدن- اجتناب را تنظیم می کند، تراکم یافته اند (شکل 1). گیرنده های شبه مخدر همچنین در قشر قدامی مغز و نواحی لیمبیک مانند آمیگدال و هیپوکامپ یافت می شوند که با خلق و خو و درد درگیر می شوند. سید مرتضی طیبی

11 شکل 1) شبه مخدرهای احتمالی و تنظیم ژنی اولیه دستگاه دوپامین مزو- لیمبیک درگیر در انگیختگی و لذت
سید مرتضی طیبی

12 بتا- اندورفین سبب کاهش درد، کاهش تنفس، کاهش ضربان قلب، انقباض مردمک چشم، کاهش دما، و خونسردی و وابستگی رفتاری می شود. بتا- اندورفین از نواحی قدامی و میانی هیپوفیز در طی ورزش سنگین بسته به شدت تمرین وارد خون می شود. معمولاً این رهایی با افزایشی در ACTH همسو است که همراه با بتا- اندورفین و هورمون های محرک ملانوسیت از پیش ماده مشترک پرو- اُپیوملانوکورتین مشتق می شود. از این رو، سطوح محیطی بتا- اندورفین طی و کمی پس از تمرین حاد ممکن است به عنوان شاخصی از پاسخ استرسی به تمرین دیده شود. سید مرتضی طیبی

13 2) تعامل شبه مخدرها با دیگر دستگاه های انتقال دهنده عصبى
اگر شبه مخدرها در دستگاه عصبی مرکزی، پاسخ های خلق و خو به ورزش را متأثر سازد، شواهد موجود حاکی از آن است که اثرات مشابه از تعاملات پیچیده درگیر در دیگر دستگاه های انتقال دهنده عصبی شامل شده در تنظیم خلق و خو، منتج می شود. برای مثال، بدنه وسیعی از تحقیقات شرح می دهند که سیگنالینگ دوپامین نقشی را در حالات شادی بازی می کند مانند آن هایی که توسط کوکائین و دیگر داروهای روانگردان ایجاد می شود. درباره اثرات فعالیت بدنی بر دستگاه دوپامین مزو لیمبیک مغز (DA) (اساساً مدار عصبی میان VTA، accumbens هسته جسم مخطط بطنی، و قشر قدامی) اطلاعات بسیار کمی وجود دارد. سید مرتضی طیبی

14 این دستگاه نقشی کلیدی در تنظیم رفتار خوشی و انگیختگی بازی می کند (شامل اعتیاد) و توسط شبه مخدرهای مغز تنظیم می شود. دویدن تردمیل بطور حاد سبب افزایش رهایی DA (Meeusen et al., 2001) و تغییر و تبدیل (Hattori, Naoi, & Nishino, 1994) و بطور مزمن سبب افزایش حساسیت گیرنده های D2 (MacRae, Spirduso, Walters, Farrar, & Wilcox, 1987) در جسم مخطط رت ها می شود، اما دویدن اجباری تردمیل رت ها و موش ها احتمالاً تلاش را توسط فشار عاطفی مغشوش می کند و از این رو یک مدل ضعیف فعالیت بدنی اختیاری است. اثر ورزش بر فعالیت اندومورفین هنوز موزد مطالعه قرار نگرفته است؛ اگرچه، تزریق اندومورفین-1 به VTA خلفی سبب افزایش فعالیت لوکوموتور شد (Zangen, Ikemoto, Zadina, & Wise, 2002). سید مرتضی طیبی

15 تنظیم شبه مخدرهای دوپامین مغز، یک ویژگی مرکزی در مدل های رفتار انگیختگی و اعتیاد است.
مطالعه ای یافت که c-fos و fosB (ژن های اولیه ای که سبب بیان ژن های تنظیمی دیگر می شود) درaccumbens هسته در طی دویدن روی چرخ در رت ها و آن موش هایی که بطور انتخابی delta fosB را در نرون های حاوی دینورفین استریاتال فرا بیان نمودند، بیش از گروه کنترل جفت خود دویدند (Werme et al., 2002). دلتا fosB احتمالاً دویدن روی چرخ را توسط بازداری رهایی نرون های GABA از دینورفین هم- متمرکزشده تسهیل می کند، که در غیر اینصورت به گیرنده های شبه مخدر kappa می چسبد تا رهایی DA را در VTA یا accumbens بازداری کند (Werme et al., 2002). سید مرتضی طیبی

16 همچنین، نرون هایی که حاوی نروپپتاید اورکسین A هستند، به نظر می رسد در رفتار اشتهاآور وابسته به شبه مخدر و افزایش لوکوموشین (Kotz et al., 2006) توسط فعالسازی مسیر دوپامین مزو- لیمبیک میان VTA و accumbens (Narita et al., 2006)، هم توسط تنظیم بازداری accumbens میانجی گری شده توسط گیرنده GABAA (Balcita-Pedicino & Sesack, 2007) و هم توسط نیرومندسازی انتقال عصبی میانجی گری شده توسط گیرنده گلوتامات- اِن- متیل- دی- آسپارتات (NMDA) (Borgland, Taha, Sarti, Fields, & Bonci, 2006) درگیر است (شکل ). بطور خلاصه، این محتمل است که شبه مخدرهای مرکزی سبب تنظیم دوپامین و یا دیگر دستگاه های انتقال دهنده که مشتقات متابولیک یا لذتی که فعالیت بدنی را کنترل می کند، می شود. سید مرتضی طیبی

17 3) تاریخچه خلاصه ای از اثرات ورزش بر اندورفین و خلق و خو
حجم وسیعی از تحقیقات، که تقریباً از 30 سال پیش شروع شدند، اَبَر- خانواده اندورفین را با اختلالات خُلقی و شخصیتی مرتبط دانستند (Post & Ballenger,1984; Risch & Pickar,1983). اندورفین ها به عنوان یک بیان بیولوژیک درونزاد برای «runner’s high» (Sachs, 1980) و «running addiction» (Sachs & Pargman, 1979) به دلیل اثرات کاهشی درد گزارش شده آن ها، ساختار شبیه مخدر آن ها، و نقش های تنظیمی آن ها در عملکرد دستگاه عصبی مرکزی و پاسخ عصبی درونریز به استرس، شامل بوده است (Collu, Ducharme, Barbeau, & Tolis, 1982). سید مرتضی طیبی

18 این پذیرش توسط گزارشاتی که اشغال گیرنده اندورفین در مغز رت متعاقب تمرین حاد تغییر کرده بود، حمایت شد (Barta, Yashpal, & Henry, 1981; Pert & Bowie, 1979; Wardlaw & Frantz, 1980)؛ که نالوگزون، یک مخالف گیرنده شبه مخدر، درک درد پس از جاگینگ را تحت تأثیر قرار داد (Haier, Quaid, & Mills, 1981)؛ و تمرین سنگین با افزایشی در لئو- انکفالین (Farrell, Gates, Morgan, & Pert, 1983) و بتا- اندورفین (Appenzeller, Standefer, Apppenzeller, & Atkinson, 1980; Berk, Tan, Anderson, & Reiss, 1981; Bortz et al., 1981; Colt,Wardlaw, & Frantz, 1981; Farrell, Gates, Maksud, & Morgan, 1982; Fraioli et al., 1980; Gambert et al., 1981) همراه بود. سید مرتضی طیبی

19 آن دسته مطالعات تأیید کردند که اندورفین های پلاسما با استرس تمرین حاد افزایش یافتند، و دیگران نشان دادند که خلق و خو نیز پس از تمرین بهبود یافت (e.g., Farrell et al., 1982, 1983; Goldfarb, Hatfield, Sforzo, & Flynn, 1987). اگرچه، در یک مطالعه تمرین دوچرخه شدید و طولانی میان دوچرخه سواران تمرین کرده، سطوح بتا- اندورفین پلاسما بطور مهمل نمایی در دوچرخه سوارانی که افزایش اضطراب را در طی تمرین گزارش دادند، در بالاترین سطح بود (F.J. Galiano, J.M. Davis, R.K. Dishman, unpublished observations, May, 1992). بررسی کنندگان دیگر پاسخ دادند که افزایش اندورفین های ناشی از ورزش ممکن است سبب خُلقیات مثبت (مانند کاهش اضطراب) متعاقب ورزش شود. در این مورد، گیرنده های شبه مخدر انسدادی، پاسخ های خُلقی مثبت به ورزش را مسدود می کند. زودترین بررسی از این نوع نشان داد که ارتقاهای خُلقی پس از یک دویدن طویل مسافت حاد که 30 دقیقه طول کشید توسط مکمل نالوگزون دابل- بلایند (8/0 میلی گرم زیرجلدی) تحت تأثیر قرار نگرفت (Markoff, Ryan, & Young, 1982). سید مرتضی طیبی

20 بررسی های مجدد یافت که گیرنده های شبه مخدر انسدادی با استفاده از مقدار مشابهی از ناگزولون یا 25 تا 50 میلی گرم نالترگزون، مسدود شد (Daniel, Martin, & Carter, 2002; Janal, Colt, Clark, & Glusman,1984; Ja¨rveku¨ lg & Viru, 2002)، بلکه حتی بهبودها در خلق و خو متعاقب ورزش حاد مسدود نشد (Allen & Coen,1987; Farrell et al.,1986; Grossman et al., 1984). سید مرتضی طیبی

21 اگرچه سؤالات در مورد مقادیر مؤثر باقی است (Haier et al
اگرچه سؤالات در مورد مقادیر مؤثر باقی است (Haier et al., 1981; Thoren, Floras, Hoffmann, & Seals, 1990)، روایی نالوگزون به عنوان یک مخالف اندورفین، در طی ورزش، توسط قابلیت یک داروی قطره ای چشمی نالوگزون 0/16%، همسو برای توقف خصیصه تنگی مردمک چشم ناشی از دویدن طولانی مسافت افزون بر 20 دقیقه، حمایت شده است (Allen, Thierman, & Hamilton, 1983). سید مرتضی طیبی

22 وزن شواهد موجود استدلال نمودند که
همچنین به دلیل اینکه نالوگزون سبب افزایش ACTH و کورتیزول پلاسما می شود (Volavka, Cho, Mallya, & Bauman, 1979)، وزن شواهد موجود استدلال نمودند که افزایش بتا- اندورفین پلاسما در طی ورزش سنگین نشان دهنده یک پاسخ تنظیمی محور هیپوفیز قدامی- آدرنال به استرس متابولیک ورزش است. سید مرتضی طیبی

23 پاسخ بتا- اندورفین پلاسما به تمرین حاد توسط تغييرپذيري‌ ميان فردى وسیعی مشخص می شود (Appenzeller et al., 1980; Farrell et al., 1982, 1983). شیب پاسخی- مقداری به افزایش شدت ورزش (متناسب با ظرفیت متابولیک بیان شده) ناسازگار است و به مشخصه های متنوع دو نفر (مانند حالات سلامتی و سطح آمادگی) و نوع ورزش بستگی دارد (Carr et al., 1981; Farrell et al., 1982; Goldfarb & Jamurtas, 1997). اگرچه برخی از شواهد (Henry, 1982) اشاره کردند که مقدار محدودی از اندورفین های گردش خون از سد خون- مغز عبور می کنند، اما مانند یک اثر در طول ورزش اثبات نشده است (Sforzo, Seeger, Pert, Pert, & Dotson, 1986). سید مرتضی طیبی

24 تعداد کمی از مطالعات اتصال لیگاندی رت ها نتایج متناقصی را درباره اثرات ورزش بر اندورفین های مغز بدست آوردند. اتصال گیرنده شبه مخدر در نواحی متعدد مغز پس از 2 ساعت شنای اجباری بالاتر بود که نشان دهنده سطوح پایین تر اندورفین ها بود (Sforzo et al., 1986). در مقابل، سطوح بتا- اندورفین مغز در accumbens هسته و سطوح لئو- انکفالین در tegmentum یا کلاهک بطنی پس از دو ساعت دویدن تردمیل بالاتر بود (Blake, Stein, & Vomachka, 1984). سید مرتضی طیبی

25 به دلیل اینکه آن دسته مطالعات، ورزش فشارزای اجباری را بکار بردند،
و پاسخ های رفتاری که نشانه های خوشی را تقلید می کنند، کاهش اضطراب یا کاهش درد را اندازه گیری نکردند، نتایج از این فرض که «ورزش، خلق و خو یا درد را توسط سازوکارهای اندورفین ها تحت تأثیر قرار می دهد» نه حمایت می کنند و نه تکذیب می کند. همچنین، دویدن تردمیل مزمن سبب تغییر سطوح پایه اندورفین های مغز نشد (Houghten, Pratt, Young, Brown, & Spann, 1986). بطور خلاصه، شواهدی برای یک ارتباط مستقیم میان تغییرات ناشی از ورش در خلق و خو یا کاهش خوشی و اندورفین های اندازه گیری شده هم در خون و هم در مغز موجود نبود (Dishman, 1985). سید مرتضی طیبی

26 دیگر ضعف در این استدلال که «اندورفین ها در runner’s high بیان می شود»
مسأله غامض در تعیین آن، استفاده از ابزار با روایی غیرمشخص برای اندازه گیری آن، و عدم حضور داده های مستندساز برای تکرارپذیری آن یا چگونگی تغییر آن در طی و پس از ورزش بود. نزدیک به 30 سال پیش، Michael Sachs، اینک در Temple University یافت که 27 تابع متعدد بکار می رود تا «runner’s high» را توضیح دهد (Sachs, 1980). سید مرتضی طیبی

27 پیمایش های اولیه دوندگان طولانی مسافت باتجربه، بطور گسترده ارزیابی های متنوع شیوع 10% تا 78% تجربه های خوشی گزارش شده توسط دونده ها را طی یک دویدن گزارش دادند (Lilliefors, 1978; Sachs, 1980). بعداً پیمایش ها توجه دادند که خوشی، توصیف مشترک حداقل یک runner’s high بود؛ در حالی که اغلب توصیف مشترک شامل ادراکات آزامسازی بود (Masters, 1992). به هر حال، به نظر می رسد یک مکمل 100 میلی گرمی متیلن اِدیوگزی متاآمفتامین (اکستازی) نسبت به انجام یک جلسه ورزش سنگین، دارای یک اثر بزرگتر 8 برابری بر امتیازات خوشی اندازه گیری شده توسط یک ابزار روانسنجی معتبر داشت (Herna´ndez-Lo´ pez et al., 2002; McGowan, Robertson, & Epstein, 1985). سید مرتضی طیبی

28 تفسیر و خلاصه (Synthesis and summary)
این فرض که اندورفین ها مسئول تغییرات در خوشی و دیگر خُلقیات در طول یا پس از ورزش هستند، محتمل باقی است، اما این با شواهد اندک همیشگی می ماند. اندورفین ها نقشی در تنظیم نرون های دوپامین در بخشی از مغز که درگیر انگیختگی و لذت است، بازی می کنند و از این رو بطور غیرمستقیم خُلقیات مثبت را متأثر می سازد. سید مرتضی طیبی

29 شبه مخدرها در فرآیندهای نروتروفیک مغز ناشی از فعالیت بدنی اختیاری نیز شامل می شوند (Koehl et al., 2008; Persson et al., 2004). پاسخ های نروتروفیک می تواند طیف گسترده ای از دستگاه های رفتار مغز، مانند یادگیری و شکل پذیری عصبی پس از بالیدگی مغز را تحت تأثیر قرار دهد (Dishman et al., 2006)، اما اهمیت آن ها برای درک تغییرات خلق و خو در پاسخ به فعالیت بدنی، مشخص نیست. سید مرتضی طیبی

30 اثر مستقیم اندورفین خون محیطی بر مغز توسط سد خونی- مغزی محدود می شود.
اندورفین پلاسما معمولاً طی ورزش سنگین بالا می رود، اما ارتباط محتمل میان اندورفین های محیطی و پاسخ های خُلقی به تمرین حاد هنوز اثبات نشده است. آنتاگونیست های شبه مخدر، که اثرات اندورفین ها را مسدود می کند، در تسکین تغییرات خلق و خوی مثبت پس از ورزش، پایدار نیستند. اثر مستقیم اندورفین خون محیطی بر مغز توسط سد خونی- مغزی محدود می شود. سید مرتضی طیبی

31 مطالعات بر روی رت ها و موش ها افزایش سطوح اندورفین ها یا اتصال گیرنده انکفالین در مغز پس از تمرین حاد نشان می دهد، اما اثرات سطوح آن بر رفتار، هیجان، یا فیزیولوژی اثبات نشده (Hoffmann, 1997) و نامشخص باقی مانده است. سید مرتضی طیبی

32 شبه مخدرهای درونزاد محیطی در تنظیم گیرنده درد درگیر می شود و بر آوران های محیطی و نرون های نخاعی عمل می کند. از این رو، شبه مخدرها واردشده به مغز برای یک اثر anti-nociceptive مورد نیاز نخواهد بود. داده های موجود نمیتواند بطور قوی این فرضیه را که شبه مخدرها به تنهایی در طی و پس از تمرین شدید سبب کاهش درد می شود، حمایت کند. اگرچه کاهش درد ناشی از شبه مخدر (Cook & Koltyn, 2000) بطور غیرمستقیم خلق و خو را متأثر می سازد، به نظر می رسد پاسخ های شبه مخدر به تمرین حاد، بطور اساسی اثرات کاتکولامین بر پاسخ های قلبی- عروقی، تنفسی، و درونریز در طی ورزش تنظیم می کند (Thoren et al., 1990). سید مرتضی طیبی

33 یک اثر شبه مخدرهای محیطی بر خلق و خو در حال حاضر غیرمحتمل است.
علیرغم محدودیت های شواهد قبلی، همبستگی های قوی میان خودگزارشی شوخی و اتصال شبه مخدر مغز اندازه گیری شده توسط PET و گزارش شده توسط Boecker et al (Boecker, Sprenger, et al., 2008) (ترکیب داده ها در استراحت در 1 روز و 30 دقیقه پس از یک w 2 ساعت دویدن در یک روز جداگانه) ممکن است پیشرفت نطفه ای سرانجام برای درک نقش اندورفین ها در تجربه فردی تمرین سنگین بهبود یابد. تا آنجا که ما می دانیم، این اولین و تنها مدرکی است که شبه مخدرهای مغز توسط ورزش در انسان ها متأثر شده است. سید مرتضی طیبی

34 شرکت کننده های مطالعه، 10 دونده طولانی مسافت با تجربه بودند که بر پایه گزارش تجربیات runner’s high قبلی شان انتخاب شده بودند. از این رو، مرتبط با خوشی در این مطالعه برای تعمیم دادن به شخص نوعی که ورزش می کرد، بعید است؛ مخصوصاً زمانی که اغلب دوندگان بطور روزمره خوشی را پس از ورزش طولانی مدت گزارش نکردند (Masters,1992). این ممکن است که داده های PET، و دیگر روش های تجسم مغز، ممکن است بطور نهایی کمک کند تا برخی از تنوع در تغییر خلق و خو وابسته به دویدن یا دیگر انواع ورزش را توضیح دهد. سید مرتضی طیبی

35 اگرچه، این نیازمند طرح تحقیق قوی تری خواهد بود که نمونه های بیشتر،
حالات مقایسه ای مناسب، دستکاری دارویی، کنترل شدید شدت مناسب تمرین، تحلیل آماری مناسب تغییرات همبسته در خلق و خو و اتصال شبه مخدر، دربرداشتن اندازه های درد و خلق و خوی معتبر، اتصال مضاعف نمونه ها به فرضیات مطالعه و بررسی کنندگان به تخصیص نمونه ها برای وضعیت تجربی را ترکیب می کند. سید مرتضی طیبی

36 همچنین، محدودیت PET برای درک پاسخ های خُلقی به ورزش مدت زیادی است که نیازمند جمع آوری داده ها است.
همچنانکه خلق و خو در طی و پس از ورزش می تواند از لحظه ای به لحظه (جزئی به جزئی) دیگر تغییر کند، درک پاسخ های خلق و خو نیازمند استفاده تکنیک های اندازه گیری مغز خواهد بود که دارای یک تجزیه زمانی سریعتر از PET باشد (Boecker, Henriksen, et al., 2008). سید مرتضی طیبی

37 با وجود نوآوری آن، مطالعه Boecker به ما یادآوری می کند تا هنگامی که پایه تجربی محدود شده است یا بر فرضیات غلط استوار است از اشتباهات تاریخ گذشته در پذیرش نابهنگام یک نتیجه گیری به عنوان «حقیقت» یا «سخن آخر» اجتناب کنیم. برای مثال، ما باید ادامه دهیم تا درباره تفسیر کشفیات جدید پاسخ های نمایان شده توسط خون به ورزش (Sparling, Giuffrida, Piomelli, Rosskopf, & Dietrich, 2003; Szabo, Billett, & Turner, 2001; White & Castellano, 2008) به عنوان اندازه های بدل مغز یا به عنوان توضیحات مورد قبول همه برای خروجی های فعالیت بدنی (Morgan & O’Connor, 1988) محتاط باشیم. بعلاوه، در غیاب یک طرح تحقیق مناسب، مطالعات تجسم مغز کلنیکی، سازوکارهای مشخص کننده خروجی های سلامتی ذهنی فعالیت بدنی، با توجه به پذیرش تکنولوژی پیشرفته، نه تأیید و نه تکذیب خواهد شد (Boecker, Henriksen, et al., 2008; Wang et al., 2000). سید مرتضی طیبی

38 سرانجام، این مهم است تا بخاطر داشته باشیم که هیچ انتقال دهنده شیمیایی یگانه ای یا دستگاه تنظیم کننده عصبی بتنهایی حالات هشیاری را توضیح نخواهد داد، که به تعاملات پیچیده بسیاری از مدارهای عصبی بستگی دارد. سید مرتضی طیبی

39 تنظیم کننده های عصبی (مانند دوپامین، نوراپی نفرین، و سرتونین)،
همچنین، نوسان طبیعی در تجربه مؤثر انسان، شامل درد، بدون شک به تنظیم بسیاری از انتقال دهنده های تحریکی و بازداشتی (مانند استیل کولین، GABA، و گلوتامات)، تنظیم کننده های عصبی (مانند دوپامین، نوراپی نفرین، و سرتونین)، عوامل نروتروفیک (مانند BDNF و NGF)، نروپپتیدهای کنار اندورفین ها (مانند کوله سیستوکینین، CRF، گالانین، NPY، و VGF)، لیپیدهای غشاء (مانند اندوکانابینوئیدز)، گازها (مانند نیتریک اکساید)، و سیگنالینگ درون سلولی بستگی دارد که رونویسی و ترجمه ژن، همچنین تنظیم پس ترجمه ای نرون ها را کنترل می کند. سید مرتضی طیبی


Download ppt "By: Seyed Morteza Tayebi"

Lignende præsentationer


Annoncer fra Google